از امروز تیم من ده نفره شد و تو در کاپیتانی پرسپولیس جاوید شدی .. بدرود هادی نوروزی خوش اخلاق و محجوب و کاپیتان تیم محبوب پرسپولیس .
جایت همیشه در قلب ما ابدی خواهد بود .. بدرود پسر زحمتکش پرسپولیس
وقتی بچه بودم یه پیرمردی در خونه ما بود که نسبت فامیلی نسبتا دوری با ما داشت بهتر بگم .پسرعموی بابام بود البته یه زمانی هم دامادشون بود که بعدا از عمم طلاق گرفته و البته اواخر عمرش هم متاسفانه سرنوشت بدی داشت .
تصادف کرد و هر از چند گاهی هم مرحوم مادرم ازش مراقبت میکرد . خوب من بچه بودم و تو عالم بچگی نمیدونستم کی به کیه و کجا به کجاست . اما مادرم از روی محبتش پرستاری میکرد . خوب خسته میشد مشکلات زیاد بود ولی محبتش هم ذاتی بود . شاید خیلی از خانومهای امروز چنین وضعیتی بود با یه ترفندی از همسرشون میخواستند که چنین افرادی از خانواده دور باشه تا راحت تر باشند . بهرحال از بچگی از مرحوم مادرم یاد گرفتم افراد رو سوای موقعیت اجتماعی شون احترام بزارم . اما امروز می بینیم حتی نزدیکترین ادمهای نزدیک زندگیم هم چنین اخلاقی در وجودشون نیست . اگر فتاده ای ببینند به جای نوازش و دلجویی یه لگد محکم میزنند و اون طرف رو از خودشون دور میکنند . بعضی وقتها فکر میکردم زنها محبتشون بیشتر از مردهاست ولی امروز به عینه می بینم ذات آدمها از جنسیت مهمتره . کسی که ذاتش مهربون باشه نیاز نیست حتما زن یا مرد باشه . حتما نیاز نیست یه خانواده خوب باشند تا یکی خوب باشه . ممکنه در یک خانواده کلی آدم بد باشند و یکی خوب در بیاد . محبت خریدنی نیست . محبت کردن مثل آوای خوش هست که ذاتیه . پای حرف خیلی ادمهای بد بشینی می بینی دوست داره خوب باشه ولی نمیتونه درست مثل کسی که میخواد آوای خوشی داشته باشه و سعی میکنه ولی نمیتونه . اما میشه برای مهربان بودن هم میشه تمرین کرد و با صرف فعل خوب بودن به نتیجه ای رسید . شاید طرف ذاتا خوب نشه ولی میتونه قابل تحمل باشه . میتونه کمتر آسیب برسونه . میتونه پس اون سابقه بد یه نام نیک از خودش به جا بزاره که تمام سیاهی ها و بدیهای گذشته رو زیر سایه محبتش پنهان کنه .