دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

کااااااش ..

کاااش بعضی رویاها  و خواب ها می تونستند واقعی بشوند ...

اونجایی که بابا دوباره دستم رو میگیره باهام حرف میزنه ... اونقدر که نمیخواهم چشمامو باز کنم .. بابا روحت شاد .. همیشه و در همه حال و در هر زمان به یادتم

خدایا سایه پدران را بالای سر فرزندانشان مستدام بدار و اگر  پدری دستش از دنیا کوتاهه بهشت  ابدیت را جایگاهش قرار بده و روحش را شاد بگردان ... الهی آمیـــــن 

نظرات 1 + ارسال نظر
سولماز پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 20:07

خدا بیامرزه پدرت رو داداش مجید.

ممنون .. خدا رفتگان شمارو هم بیامرزد و به بازماندگانتان عمر طولانی و باعزت عطا فرماید . الهی آمین...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.