دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

خیلی شیطون بودم، هیچ جوره نمیشد منو کنترل کرد. همیشه باید یه چیزی میشکست، یکی شکایت میکرد ازم یا میخواستن از مدرسه مامانمو.
مامانم اما خیلی صبور بود..
وقتایی که کلافه میشد تو چشمام نگاه میکردو دستشو نشونم میداد. بهم میگفت:
"رگای دستمو نگاه کن؟ دارم پیر میشم تو منو خیلی اذیت کردی دیگه امسال میمیرم از دستت!"
مامانم بر خلاف تو، خیلی خوب میشناخت ترس هامو. به ساعت نمیکشید، که وقتی خواب بود، میرفتمو دستشو از زیر پتو میکشیدم بیرون. انقدر رگهاشو میبوسیدم تا بیدار میشد و من رو با لبخند میکشوند زیر پتو.
خوب میدونست من رو فقط ترسِ از دست دادن میترسوند. 
امروز، من.. هنوز دارم اون ترس هامو.
وقتی خداحافظی میکنی و در ماشین رو میبندی
نگاه میکنم که فقط میری یا مث اوایل وسطش برمیگردی و چند بار نگاهم میکنی.
اگه رفتی، که رفتی..
اگه نه.. اگه از دور برگشتی و نگاهم کردی اونوقت
مث بچگی هام، مث رگای دستای مامان،
میبوسم نگاهاتو از دور.


تنهایی...

اگه دیدی همه بر عکس تو راه می رن تردید نکن!!!
 راه برو.. حتی اگرتنهاشدی!
چون تنهایی بهتر از اینه که برای رضایت دیگران، بر خلاف میلِ خودت زندگی کنی.
جبران خلیل جبران

حد و شان خودمون رو بدونیم !!

تو برنامه دور همی مهمان برنامه خانم نرگس محمدی بازیگر سریال ستایش بود .  وقتی مهران مدیری گفت : چند سالتونه آیا ازدواج کردید؟ بعداز اینکه گفت من ازدواج نکردم  مهران مدیری ازش پرسید چرا ازدواج نکردید؟ خب این بنده خدا صادقانه جواب داد که تا 24 سالگی خواستگار داشته بعدش که وارد سینما و تاتر شده دیگه هیچکس نیومده جلو!! خب تا اینجا صادقانه جواب دادن خیلی خوب بود بعد دیدم توی صفحه شخصی ایشون توی اینستاگرام پر شده بود از پیام های  درخواست خواستگاری!! بعضا شماره هم گذاشته بودند که انگار این بنده خدا تا امروز نگاهش به درب بوده که خواستگار از در بیاد تو!!!  من از بعضی فرصت طلبها واقعا منزجرم . اینکه حد و شان خودشون رو نمیخوان بدونند . اصلا هم برام مهم نیست که ایا این بنده خدا به خواستگارهای مجازیش چه واکنشی نشون میده ولی برای من منزجر کننده است که توی این جامعه یکی پیدا بشه صادقانه حرفش رو بزنه و یک ملت دنبال سو استفاده ازش باشند . یه وقتهایی شده بود که از روی سادگی مثلا میگفتم دو میلیون دارم شب نشده می دیدم طرف زنگ میزد میگفت فلانی یه پول دستی داری به من بدی ؟!! راه انداختن کار بندگان خدا خوبه ولی اینکه کمین کنند برای شکار موقعیتها خیلی بده!! اینگونه رفتار ها باعث میشه دروغگویی بیشتر رواج داشته باشه . من یک وقتهایی میدیدم یک نفر میلیارد پول داره اما هر وقت میرسیدم بهش میگفت الان اوضاع مالیم خوب نیست!! ناراحت میشدم چرا باید دروغ بگه! اما وقتی رفتارهای بعضی از مردم کشورم رو می بینم حق بهش میدادم . کاش کاری نکنیم که صداقت رو بین همدیگه از بین ببریم و نابود کنیم !!