ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
ساعت نزدیک دو بامداد هست و هنوز خوابم نبرده ..
معمولا برای مخاطب می نوشتم ولی سعی میکنم برای خودم بنویسم تا شاید کمی تسکین پیدا کنم .
همیشه دوست داری دنیا بر وفق ایده آل ها باشه ولی نمیشه . یعنی امکانش نیست . بعضی وقتها میخوای فک یکی رو بیاری پایین اما امکانش نیست چون شخصیتت چنین اجازه ای رو نمیده . بعضی وقتها میخوای به کسی که واقعا دوستش داری دست پیدا کنی ولی تقدیر بهت این اجازه رو نمیده. چه میشود کرد دنیاست و مکافاتش . ده سال بیست سال سی سال چهل سال بعضا تا صدوبیست سال از خدا عمر میگیری ولی اخرش می بینی کلی کار داری که انجامش ندادی . بسیار آرزوهایی داشتی که بهش دست پیدا نکردی .
بهرصورت دنیاست و دار مکافات . بجای مقابله باهاش سعی کن باهاش بسازی . اما صبر کن !! مواظب باش خودتو بهش نفروشی . دنیا خیلی زیرکتر ازونیه که فکرش بکنی . زرق و برقش ممکنه یه حسرت ابدی برا ادم بزاره . این روزها فکرم بدجوری مشغول اینده ام هست . اینده ای که معلوم نیست چقدر طول بکشه .
درسته کاملا. هر کسی یه قدری عمر می کنه اما طمعمون باعث میشه بیشتر و بیشتر بخواهیم... هر قدر پرزرق و برق تر باشه، باز هم مثل باتلاقه. تمومی نداره..
امیدوارم همه ی ما به کمال برسیم ...
+