دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

دلنوشته های من

حرفهایی که نمیشود زد!

عقل و احساس...

بعضی وقتها بین عقل و احساس گیر میکنم . حق با کدومه؟ عقل یا احساس؟ ... خوب  اما همیشه نمیشه معیار عقل باشه باید احساس رو هم در نظر داشت . عقل میگه باید به همه بدبین بود!! اما احساس میگه کمی هم اعتماد کن  همش هم به عقلت تکیه نکن .  وقتی یه فقیری به طرفت  دست یاری دراز میکنه دو  پیشنهاد از طرف عقل و احساست ارائه میشه . عقلت میگه کمک نکن مگه میدونی این واقعا فقیره؟ ادم فقیر گرسنگی میکشه ولی دستش جلو کسی دراز نمیکنه  اما احساس نهیب میزنه میگه هی ! مگه تو مطمئنی اون طرف کلاش و حقه بازه؟! ممکنه واقعا فقیر باشه!!!  یادمه بچه که بودم یه فقیری اومده بود زنگ در خونه رو زده بود رفته بود در خونه روبرویی رو زد . طرف یک زن بود محکم زد روی دست فقیر و ردش کرد!! دلم سوخت .. من بهش کمک کردم . بهم گفت پسرم تو اگه چیزی هم نمیدادی همین که احترامم کردی ازت ممنونم . احساس ادمها زیباست . ضمن احترام به عقل اما همیشه حق با عقل ادم نیست .  امروز تو مرا محکوم می کنی چرا درس نخوندم و به مقامی نرسیدم . اما این عقلت هیچ وقت  این اجازه رو نمیده که از  پدر و مادرت بپرسی بابا یا مامان چرا شما تحصیلات نداشتی؟  چون احساست میگه پدر و مادرت حتما مشکلی داشتند!!  ما که زمان اونها نبودیم !! ... هیچوقت احساس مون رو کنار نزاریم . هیچ وقت . احساس بهمون آرامش میده . باعث امید میشه . هرچند زیاده روی در هر کاری هم درست نیست . 

نظرات 4 + ارسال نظر
دریا سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 23:45 http://ashti-2.blogfa.com

سلام
خوبی داداشی؟

خب متن قشنگی بود... درسته همیشه نباید عقل رو در نظر بگیری
من همیشه سعی کردم کمک کنم...یه بار به یه آقایی کمک نکردم و هرگز نمیتونم فراموشش کنم و عذاب وجدانش منو میکشه همیشه

دبیرستانی بودم داشتم میرفتم مدرسه یه آقایی عصا به دست ازم پول خواست تا سوار تاکسی بشه
من هم با آقایون حرف نمیزدم و هم خیلی خجالتی بودم و هم فکر نمیکردم پول داشته باشم
اما قلبم بهم گفت اون واقعا نیازمند بود
میدونم که بعد از من کسی پیدا شد بهش کمک کنه
میدونم

ولی نتونستم فراموشش کنم و الانم بغضم گرفته

میدونی داداشی
من میگم مگه ما از روح خدا نیستیم؟ مگه قرار نیست هر رفتاری با خلق خدا کنیم اونم همون رفتارو با ما کنه
مگه قرار نیست تا میتونیم به صفات خدا نزدیک بشیم؟
مگه خدا وقتی به هر کسی روزی میده به درستی یا کجی اون نگاه میکنه؟ مگه خدا میسنجه قیاس میکنه مگه خدا با لیاقتمون بهمون روزی میده

خب نه... و ما هم باید بدون قیاس و منت و اذیت کمک کنیم..اگه فردی که اظهار نیاز میکنه دروغ میگه دروغش پای خودش
فردای قیامت که با شرمندگی میرم وایمیستم جلوی خدا و دستمو باز میکنم خوبه اونم بهم بگه تو دروغ میگی و سرشو برگردونه؟

اصلا من به طرف هدیه میدم میخواد نیاز داشته باشه میخواد نداشته باشه
اینطوری وجدانم راحتتره بخدا

سلام .. مممنون .. این حس شما زیباست .. بهرحال قسمت نبوده شما به اون کمک کنید .البته وسوسه های شیطان هم توی این لحظات بی تاثیر نیست .

سولماز سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 12:08

سلام سلام
حال شما؟؟؟؟؟؟
بله منم کاملا موافقم. باید یه تعادلی بین هردو ایجاد کنیم. عقل صرف یا احساس صرف زندگی و تصمیمات آدم رو مختل میکنه. ولی هر دو در کنار هم عالین.منم موافقم احساس به آدم آرامش میده.خیلی زیاد.

سلام .. کاملا حرف شما درسته .. اما احساسی بودن بعضا ذاتیه دست خود ادمها نیست

مگهان سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 03:36 http://meghan.blogsky.com

متاسفانه من همیشه کفه ی ترازوم گرایش به احساس داره تا عقل...


+ تعادل چیز خوبیست. که من ندارم متاسفانه :(

سلام .. درسته معمولا اکثر ما ایرانیا این مشکل رو داریم ..

هم راز سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 01:57

احساس و عقل مکمل همدیگه هستن.
احساس بدون عقل ممکنه به خطا بره
و عقل بدون احساس روزگارش خالی از زندگانیست...

درسته .. منم نگفتم بدون عقل کسی کار کنه ولی همه ما نیاز به احساس هم داریم .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.